تاریخ طبابت در افغانستان از پیش از اسلام تا کنون - فصل دوازدهم
پایان یک روایت، آغاز یک مسئولیت
نظام صحی افغانستان؛ از گذشته پرچالش تا آیندهای ممکن
تاریخ طب افغانستان، از نخستین شفاخانههای کوچک در عهد امانالله خان تا مراکز درمانی نیمهفعال امروز، روایتی است از امید، بحران، و تلاش برای بقا. اکنون، در پایان این روایت تاریخی، پرسشی بنیادین مطرح است: چگونه میتوان نظام صحی را از وابستگی، فساد و بینظمی نجات داد و به سوی استقلال، شفافیت و پاسخگویی سوق داد؟
✅ نقاط قوت کنونی
- وجود شبکه گسترده مراکز صحی ابتدایی در اکثر ولایات، میراثی از دو دهه سرمایهگذاری بینالمللی.
- حضور داکتران متخصص افغان در داخل و خارج کشور، با ظرفیت علمی بالا.
- تجربههای موفق در مبارزه با بیماریهایی چون مالاریا، کولرا و چیچک در گذشته، که نشاندهنده توان بالقوه نظام صحی است.
❌ نقاط ضعف کنونی
- نبود بودجه پایدار و خروج تدریجی دونرها، باعث کاهش کیفیت خدمات شده است.
- ادامه فساد ساختاری، استخدامهای غیرشفاف، و نبود نظارت مؤثر.
- ناتوانی دولت کنونی در مدیریت منابع، حفظ پرسونل متخصص، و تأمین دواهای اساسی.
- جناحبندیهای سیاسی و قومی در تعیینات صحی، که استقلال حرفهای را تضعیف کردهاند.
🏗️ طرح یک نظام صحی مستقل، شفاف و پاسخگو
برای عبور از بحران، باید نظامی طراحی شود که بر اصول زیر استوار باشد:
اصل بنیادین | توضیح |
استقلال نهادی | وزارت صحت باید از مداخلات سیاسی و جناحی مصون باشد. |
شفافیت مالی | تمام بودجهها، قراردادها و خرید دوا باید قابل بررسی عمومی باشند. |
پاسخگویی حرفهای | اشتباهات طبی، سوءاستفادهها و تخلفات باید توسط نهادهای مستقل بررسی شوند. |
نظام ارجاع علمی | بیماران باید بر اساس تشخیص دقیق، به مراکز تخصصی هدایت شوند. |
مشارکت جامعه | شوراهای محلی، نهادهای مدنی و بیماران باید در نظارت و تصمیمگیری نقش داشته باشند. |